هدیه تهرانی متولد سال 1351، تهران. وی آموزش دوره بازیگری ندیده و فارغالتحصیل این رشته نیست؛ اما بخت با او یار بوده است که با نخستین فیلمی که در آن به ایفای نقش پرداخت، به عنوان چهرهای مطرح در سینمای ایران شناخته شد. شاید اگر به شکل و با فیلم دیگری وارد سینما میشد تا این اندازه آوازه نمییافت. او با بازی در فیلم سلطان (مسعود کیمیایی، 1375) به سینما آمد؛ اما پیش از آن آزیتا حاجیان و همسرش به او پیشنهاد بازی در فیلم داده بودند که نپذیرفته بود. چند ماه بعد داریوش مهرجویی برای بازی در فیلم لیلا (1375) از او دعوت به همکاری کرد، تهرانی داستان فیلم را شنید و نپسندید و بازی در فیلم را رد کرد. در چنین وضعی عکسهایی از او به واساطه رضا رخشان، عکاس فیلم، در اختیار کارگردانها و تهیهکنندهها قرار گرفته بود. به همین جهت کیانوش عیاری برای بازی در بودن یا نبودن و ایرج قادری برای بازی در میخواهم زنده بمانم از او دعوت به همکاری کردند که هر کدام به دلایلی مقدور نشد. کیمیایی بازی در فیلم سیب سرخ حوا را به او پیشنهاد داد، تهرانی داستان فیلم را شنید و پسندید؛ اما وقتی کیمیایی از کار کنارهگیری کرد و سعید اسدی جای او را گرفت تهرانی هم از همکاری طفره رفت. کیمیایی مجدداً به او پیشنهاد همکاری داد، و با دستمزد 600 هزار تومان برای بازی در فیلم سلطان با او قرارداد بست. تهرانی بلافاصله پس از سلطان در فیلم غریبانه (احمد امینی، 1376) بازی کرد که نقش چندان پیچیده و دشواری نبود. سیاوش (سامان مقدم، 1377)، شوکران (بهروز افخمی، 1377)، قرمز (فریدون جیرانی 1377)، دستهای آلوده (سیروس الوند، 1378)، پارتی (سامان مقدم، 1379) و آبی (حمید لبخنده، 1379) نقشهای ساده و بدون تحلیلی دیگری بودند که تهرانی به راحتی در آنها جا گرفت. چتری برای دو نفر (1380) فیلم دیگری است که تهرانی پس از غریبانه با احمد امینی کار کرد. به رغم همه کوششها تهرانی در چتری برای دو نفر هم نتوانست از تیپ خودساخته و تکراریاش جدا شود، تا این که با بازی در کاغذ بی خط (ناصر تقوایی، 1380) و خانهای روی آب (بهمن فرمان آرا 1380)تا حدود زیادی از کلیشه زنی آرام با صورت سنگی نجات یافت .